جمعیت کویر سبزـ علی خالوئی: در بسیاری از سکونتگاههای انسان، قدمت و تاریخ کهنِزیستن در آن دیار را بر اساس شواهد زنده و یا مرده آن دیار برآورد مینمایند. در این میان در شهر تاریخی میبدِ یزد، مثالزدنی ست، در میبد یزد «سَروی» به قدمت تاریخ به یادگار مانده است.
سروی پنجهزارساله، در «ابرکوه» که بهجرئت میتوان یکی از دیدنیترین یادگارهای تاریخ طبیعت این شهر، یا استان و یا حتی کشور نام برد. ازاینرو بعضی از متون تاریخی به خود جرئت دادهاند بر اساس این فسیل زنده تاریخ، «میبد» را به شهر «سلیمان پیامبر» و یا «یزد» را به «ضحاک» و «اسکندر مقدونی» و «ابرکوه» را به «ابراهیم پیامبر» نسبت دهند.
حال به کوتاهسخن، آیا از خود پرسیدهایم که در چند دهه اخیر در دشت کاشان چه تعداد از این فسیلهای زنده را باز احیاء و یا بازگشت نمودهایم؟ اگر یک تکپایه درخت میتواند به این اندازه در تاریخ، صنعت اکو توریسم و گردشگری، فعال و مهم باشد، چقدر از این ظرفیت در سالهای اخیر، در بازپروری فضای سبز دشت کاشان بهره جستهایم.
در خاطرم میرود طی مطالعهای از سوی سازمان جنگلها و مراتع کشور که در سالهای اخیر صورت پذیرفته بود، گونههای درختان دیر زیست شهرستان بازشماری گردید، باکمال تأسف تعداد آنها شاید از خانههای تاریخی کاشان نیز کمتر بود. این یعنی گذاشتن تمام تخممرغهایمان در یک سبد.
بهراستی چرا بااینکه هرروز شاهد خشک شدن درختان کاج میدانهای «کمالالملک»، «خرداد»، «فین» و غیره هستیم؛ هیچگونه یا بهتر است بگویم کمتر «گونهای» از درختان دیر زیست کشت میشود؟ چرا شهرداریهای کاشان و شهرهای اقماری کشت درختان دیر زیست را در دستور کار احیاء و پروژههای بیولوژیکشان ندارند؟ و یا کمتر دارند؟
کشت گونههای درختی «زیتونتلخ» که تمام شهرهای دشت و کوهپایه را فراگرفته است به چه دلایل فنی، قابل پذیرفتن است؟ علت عدم کاربست شیوههای احیاء سنتی در شهرهای کوهپایه چیست؟ چرا کمتر از گونههایی به نام «چنار» و «سرو باغ فین» در برنامه احیاء فضای سبز شهری استفاده میشود؟ چرا ارگانهای متولی نهالهای فضای سبز دولتی و نیمهدولتی شهر کاشان، تشویق و یا اقدام به کشت گونههای بومی دیر زیست یا گونههای محلی نمیکنند؟ آیا در سالهای اخیر، نهالستان شهرداری کاشان اقدامی جهت تولید گونه دیر زیست «سرو باغ فین» نموده است؟ آیا مجموعههای شهرداری اهتمامی بهمنظور حفظ و صیانت از این فسیلهای زنده شهری یا دستورالعملی برای آن دارند؟ و دهها سؤال ازایندست (که این حق برای شهروندان بهعنوان اربابان مجموعههای شهری، محفوظ است) که آیا متولیان و مدیران شهری، سیاست و رویکردی در قبال حفاظت، صیانت و بازپروری و بازگشت این ذخیرههای ژنتیکی، دارند یا خیر؟
و سؤال آخر اینکه، آیا بهراستی اگردرختان «زیتونتلخ» شهرستان کاشان و شهرهای اَقماری دچار آفتی شود و دفعتاً فضای سبز شهر روبه تخریب و زوال رود، چقدر زمان موردنیاز است تا این فضای سبز بازسازی و بازپروری گردد؟ و آیا هزینههای مشهود و غیر مشهود آن را کسی بر عهده خواهد داشت؟ چه کسی جوابگوی این میزان آبی که جهت سبز نگهداشتن آن هدررفته، خواهد بود؟ این سؤالات ازآنجهت است که با گسترش یک نوع گونه گیاهی، در یک منطقه محدود، امکان طغیان و سرکشی آفات و بیماریها بهمراتب افزایش مییابد.
برداشت از کاشان نیوز
سلام.ممنون بابت سایت مفید شما.