برای حفاظت از محیط زیست یک هفته کافی است؟

کاشان نیوزسعید غلامیان: برای حفاظت از محیط زیست یک سال هم کفایت نمی کند، اما به جهت اهمیت موضوع روزی را به شکل نمادین به این نام تعیین می کنند تا کارکردهای سازمانهای فعال در این زمینه به مردم اطلاع و آگاهی رسانی شود، اما در کشور ما هفته ای به نام محیط زیست تعیین گردیده، و  روزی از سوی سازمان ملل, برای افزایش آگاهی مردم برای نگهداری محیط زیست و تحریک سیاستمداران به گرفتن تصمیماتی برای رویارویی با تخریب محیط زیست و گونه‌های زیستی‌جانوری، به عنوان روز میحط زیست انتخاب شده‌است. این روز در ایران ۱۵ خرداد هرسال می‌باشد که پس از آن تقویم را به مدت یک هفته به نام منابع طبیعی مفتخر نموده اند

ایران از لحاظ آب و هوایی یکی از منحصربه‌ فردترین کشورهاست، و اختلاف دمایی بیش از ۵۰ درجه در این کشور ثبت شده است، بیش از نیمی از ایران کویری و نیمه کویری است. سرزمین ایران بطور کلی کوهستانی و نیمه خشک بوده و میانگین ارتفاع آن بیش از ۱۲۰۰ متر از سطح دریاست. بیش از نیمی از مساحت کشور را کوهها و ارتفاعات، یک چهارم آن را دشت ها و کمتر از یک چهارم دیگر آن را نیز زمین های در دست کشت تشکیل می دهد. پست ترین و گرم ترین نقطه داخلی با ارتفاع ۵۶ متر در چاله لوت و بلند ترین آن قله دماوند با ارتفاع ۵۶۱۰ متر در میان رشته کوه البرز قرار دارد. و نیز گونه‌های جانوری منحصر به فردی دارد که درهر گوشه این سرزمین پر بار شکوه و زیبایی به نمایش گذارده است.
ایران به دلیل تنوع جغرافیایی و وجود جنگل‌ها، بیابان‌ها، کوهستان‌ها، دریاها و دریاچه‌ها و رودخانه‌های متعدد ، زیستگاه گونه‌های متنوع جانوری است و شاید به جرات بتوان گفت که با داشتن حدود یک‌هزار و ۱۳۰ گونه جانوری، رتبه نخست را در جهان به خود اختصاص داده است و در این بین گونه‌های کمیابی همچون: سیاه گوش، ببر مازندران، آهوی ایرانی، یوز ایرانی، مرال و کاراکال وجود دارند که ویژه سرزمین ایران است.
ایران علاوه بر داشتن انواع پستانداران، از تنوع آبزیان، پرندگان و خزندگان برخوردار است. چهار فصل بودن آب و هوای ایران، باعث شده، این سرزمین نه تنها خاست‌گاه پرندگان بومی باشد بلکه پناه‌گاه اصلی پرندگان مهاجر از نواحی شمالی آسیا یعنی روسیه و سیبری نیز هست. وجود دو دریای آزادگرم در جنوب و دریاچه خزر در شمال، موجب تنوع آبزیان گردیده است. در خصوص خزندگان نیز وجود سیمای متنوع طبیعت ایران، این سرزمین را به محل زیست خزندگان و دوزیستان متعددی تبدیل کرده است.
به هر حال باید گفت ایران گنجینه کمیابی از پناه‌گاه حیات وحش و محیط زیست گونه‌های متنوع و در برخی موارد گونه‌های نادری از آبزیان، پستانداران، پرندگان، خزندگان و دوزیستان است.
خصوصیات جغرافیایی فوق را نمی توان به آسانی تغییر داد، اگر چه با استفاده از تکنولوژی پیشرفته بشری، بهره گیری بهتر و ایجاد شرایط مناسب تر امکان پذیر هست. آنگونه که همسایگان چند وجبی عرب در جنوب کشورما انجام داده‌اند یا اقدامات کشوری متشکل از ۴ جزیره آتش‌فشانی وکوچک در آسیای جنوب شرقی به نام ژاپن که پیشتاز عرضه حفظ محیط زیست در کشورهای جهان است. نمونه محلی بهینه سازی محیط زیست هم در کاشان  و آران و بیدگل با درختان تاغ انجام گرفته، که اگر تاغزارهای اطراف کاشان تعبیه نمی شد بطور قطع شرایط کویری بیش از این که هست پیشروی کرده بود

 
اما به راحتی می توان شرایط موجود را بسوی تخریب و بحران رهنمون شد. صرف نظر از تخریب ناشی از وقایع اکولوژیک و شرایط طبیعی، عدم برنامه ریزی و فقر مدیریت، از جمله مهمترین عوامل تخریب محیط زیست محسوب می گردد.
در کشور ما دو معضل بزرگ در دو زمینه تاریخ و جغرافیا با شباهت تام و تمامی وجود دارد، «بی توجهی به آثار بجا مانده از گذشتگان» و نیز «بی توجهی به میراث سازی برای آیندگان». از طرفی تخریب‌ها و نابودی گذشته با سرعت هر چه تمامتر در جریان است و از از دیگر سو ما هیچ اراده ای برای بنیان نهادن اثری فرهنگی و هنری که نشان دهد ما در چه مرتبه ای از هنر و فرهنگ هستیم برای برای آیندگان نداریم.

چند روز پیش از معبری – که کوچه اش نمی توان گفت که تردد اتومبیلها در آن کمتر از خیابان نیست، خیابان هم نمی‌شود نامیدش که هیچ شباهتی با یک خیابان آسفالته دارای پیاده رو و خط کشی و علائم راهنمایی و روشنایی و …ندارد- که از مقابل فرهنگسرای معراج می گذرد عبور می کردم، با تاسف فراوان دیدم خانه ای تاریخی که هنوز حیاط سرسبز و حوض آب فرح بخش و راهروهای قزاقی فرش و زیبایش که یادگار نیاکان خوش سلیقه و باذوق ماست و هنوز در شهر کویری کاشان دل را می رباید توسط شهرداری تخریب شده است تابا  زمین این خانه  خیابان را وسعت بخشند! شهرداری آنچنان سرگرم مدیریت نوین شهری ! شده که بعد از واگذاری بسیاری از وظایف اش به بخش خصوصی از نظارت بر آنها هم صرف نظر کرده است و تاسف بار ترین شکل این بی توجهی در آبیاری فضای سبز است که بدون استثنا جریان آب به داخل خیابانها هر روزه دیده می شود.

دو نمونه ملموس عملکرد گذشتگان را در نزدیکی خودمان در محله«سرِکمر»نیاسر و روستای ابیانه ببینید، آنها با اینکه اراضی وسیعی در اختیار داشتند اما خانه هایشان را بر روی تخته سنگها و دامنه کوهها که امکان کشاورزی بر روی آنها نبود می‌ساختند و اراضی خاصلخیز را با احترام نگاه می داشتند.

در محدوده منابع طبیعی و نیز کشاورزی متاسفانه به همین بلیه گرفتاریم. حرمتی که نیاکان ما برای سرسبزی و آب قائل بودند را به ثمن بخس توهم ریاکارانه تجدد و نه تمدن فروخته ایم. درختان مثمر و تاغزارهای گرانقیمت را دزدانه قطع می کنیم تا ویلاهای پرزرق وبرق و زغال با کیفیت برای «قلیان» هاو «باربی کیو»هایمان داشته باشیم، دکوراسیون چوب را به هر قیمتی به نماهای مصنوعی متنوع ترجیح میدهیم و به چرم اصل بودن کیف دستی مان افتخار می کنیم، برای پروژه های صنعتی، نظامی و حتی فرهنگی مراتع گرانقیمت و اراضی قابل کشت را قلع و قمع می کنیم، با کمک دستگاههای مدرن درمعادن برای تکه تکه کردن کالبد مادرِ زمین مسابقه گذاشته و به کمک الکترو موتور های غران و دمان که سوخت فسیلی را می‌بلعند خون زمین را از درون چاههای عمیق بیرون می‌کشیم و می نوشیم و اما شیر زمین را در پستان طبیعت، در قنات‌ها می‌خشکانیم و فقط به شناسنامه دار کردن قناتها افتخار می کنیم وآنها را وامی‌نهیم تا به درون تنهایی «کاریز»ها‌یشان فرو ریزند، و اخیراً گوشت، سبزی و میوه ها را به نام تولید ارگانیک در دامداریها، گلخانه ها و خاکهای مصنوعی تولید میکنیم که بر خلاف تبلیغات مرسوم که دروغی بیش نیست، جز سزارین زودرس نمی‌توان باوری دیگر برای آنها متصور بود.
و متاسفانه اداره منابع طبیعی بودجه ای برای به روز بودن که هیچ برای گذران روزمره هم به کفایت ندارد. ساختمانی چندین ده ساله، با فضای سبزی که به قبرستان بیشتر شباهت دارد تا اداره منابع طبیعی .
ولی به مدد قوه معظم قضاییه توان اقامه دعوی برای کشاورزی که چند ده متر زمین را به مزرعه اش افزوده و آباد کرده یا برای چوپانی که هنوز گله داری سنتی را با دامداری‌های متکی به پروتئین و مکمل عوض نکرده و …را تقویت کرده. اما هرگز برای یک نهاد نظامی که صدها هکتار مراتع را به راحتی در تصرف درآورده و تخریب کرده است اقدامی نمی کند و حتی طرف مشورت هم قرار نمیگیرد.
حتی اندکی عزم برای اینکه معادن را کناره جاده‌ها و از دیدرس عابران دور کند در قاموس این تشکیلات وجود ندارد. حتی الامکان دسترسی راحت و آسان معادن به راهها برای استخراج معادن در نظر گرفته می‌شود تا هزینه ای بیشتر از جیب سرمایه داران خارج نشود.

آیا به نمایش گذاشتن زخم ناسور طبیعت در نزدیک ترین نقطه به معرض دید مردم جز دهن کجی و توهین به مردمی که از جاده های کشور عبور می کنند و بدیهی ترین حق‌شان تماشای مناظر طبیعی و متنوع کشورشان است نخواهد بود؟ واقعاً این معادن در فاصله دورتری از جاده ها وجود ندارند؟ اگر چه در فاصله دورتر از جاده ها هم جریانی دیگر به قطع شریان حیاتی مشغول است و آن واگذار کردن چند صد هکتار از مراتع ملی برای یک معدن به متقاضیان است، عملی که با هیچ استدلالی نمی‌توان آنرا توجیه نمود؟
اداره جهاد کشاورزی که اداره بالا دستی منابع طبیع است به شکرانه «واگذاری خدمات به بخش خصوصی» به فروشند‌گی سم و کود و اجاره دادن کارشناس، سرگرم است و ارائه آمار را برای نشان دادن فعالیت خود در دستور کار قرار داده است
و اداره راه و شهرسازی هم که به موازات گسترش شهرها، مراتع را تسخیر میکند و فربه تر و فربه تر می شود، تنها دلخوشی‌اش سند گرفتن یا انتقال سند به نام دولت با نمایندگی اداره راه وشهرسازی است و آنجا که مثلاً طرح هادی قمصر را بر روی اراضی حاصلخیز تصویب می کنند اعتراضی نمی کند و به سکوت برگزار میکند اما کشاورزی را که قصد عمران سنگستانی دارد را  بدون ارائه سند و با اظهارنامه شاهنشاهی سال ۵۴ به محاکمه می کشد چون قدرت ناشی از اقتدار دولتی قابل توجهی دارد….
اما هیچ کس به فکر دو کانون بحرانی مولد گرد و غبار دشت سگزی در جنوب و مشکات در شمال کاشان نیست و آنها را به حال خود رها کرده ایم تا علاوه بر گرد و خاک عراق خودمان هم در تولید آلودگی و گرد و غبار بدون رتبه نباشیم.
اداره حفاظت از محیط زیست کاشان هم با امکانات اندک، امکان حفاظت از مناطق حفاظت شده و گونه های متعدد جانوری را ندارد و شکارچیان مجهز به امکانات و سلاحهای غیر قانونی در حال جولان دادن و تفریح در زیست گاههای جانوران بی پناهِ محاصره شده درمیانه جاده های آسفالته و موانع شهری و  کارخانه ها و واحد‌های صنعتی هستند و اگر گه گاه نیز خبری از دستگیری شکارچی غیر قانونی شنیده می شود، اطلاعی از سرنوشت پرونده و نیز سرنوشت جانوران اسیری که احیاناً گرفتار شده اند شنیده نمی شود….
ادامه دادن این نوشته سر به ناکجا آباد دارد! این مختصر، مشتی است ازخروار، محض یادآوری، و بیان اینکه این معضلات را همه می بینند، چشم بستن  بر مشکلات راه حل عبور از آنها نیست. به فکر شهرت و آبروی خود در آینده هم باشیم که به مدد علوم و تکنولوژی و پیشرفت های بشری چیزی را نخواهیم توانست در پس ژست های حق به جانب و توجیه های بروکراتیک از فرزندانمان پنهان کنیم. و از الان خشم و شماتت فرزندانمان را ببینیم که برای ما اندک آبرویی هم قائل نخواهند بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

10 + 19 =

پست بعدی

زیست پالایی خلیج فارس با قارچ‌ها

چ خرداد ۱۵ , ۱۳۹۲
 عضو هیات علمی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان گفت: قارچ‌ها برای رفع آلایندگی‌های زیست محیطی خلیج فارس ( زیست پالایی ) استفاده می‌شوند به گزارش ایرنا، کامران رهنما افزود: زیست پالایی روشی است که با کمک قارچ‌ها و از طریق میکروارگانیسیم‌ها، آلودگی‌های زیست محیطی مناطق مختلف دریایی رفع […]